باز هوا سرد شد
پاییز اومد ومن مثل همیشه با لباس پوشیدن تو مشکل دارم.از همون موقع که خیلی کوچولو بودی از اینکه زیاد لباس بپوشی یا اینکه بخوام لباسات رو هی عوض کنم باهم مشکل داشتیم.تو جوجه کوچولو حتی با عوض کردن مای بی بی هم مشکل داشتی.تابستون خیلی خوب بود چون فقط یه پیراهن یا تاپ میپوشیدی تازه اونم گاهی سر اینکه این لباس ونمیخوام اون یکی رو میخوام با هم مشکل داشتیم.اما الان اصلا راضی نمیشی موقع بیرون رفتن لباسات رو عوض کنی ومثلا شلوار لی بپوشی.پریشب موقعی که میخواستیم بریم خونه یلدا اینا کلی سر همین موضوع اعصاب منو خورد کردی آخرش هم لباسات رو عوض نکردی وبا لباس خونه اومدی.دیشبم باباجون کلی به زبون گرفتت تا راضی شدی لباسات رو عوض کنی وبریم خونه امیر علی اینا...
نویسنده :
نیره
8:13