ساراسارا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

خاطرات سارا

اولین شبی که ساینا پیش سارا خوابیده

1397/12/13 8:55
نویسنده : نیره
227 بازدید
اشتراک گذاری

امشب ساینا جوجه مثل خیلی از شبای دیگه با انرژی و شیطونی های خودش من و حسابی خسته کرده بود و هر چی سعی میکردم تا بخوابونمش موفق نمیشدم،  اسمعیل هم مشغول پختن شام بود اونم نه شب . سارای گلم طبق معمول شبایی که فرداش مدرسه داره رفت مسواک بزنه و اماده ی خواب بشه. ساینا هم که مثل همیشه که همراه هممون میاد تو دستشویی باهاش رفت. بعد از اینکه سارا به ما شب به خیر گفت و رفت که بخوابه، ساینا هم همراهش رفت. ده دقیفه ای گذشته بود که دیدم هیچ صدایی نمیاد. وقتی رفتم تو اتاق سارا، دیدم سارا و ساینا هر دو رو تختن و ساینا خوابش برده.سارا میگفت پشتش رو مالیدم و براش غصه گفتم تا خوابش برد. 

فرشته های کوچولوی من عاشششششقتونم

چند ماهه گذشته ساینا خیلی چیزا رو تجربه کرد. اولش تو بیست و یکماهکی از شیر گرفتمش. خیلی زیاد به میمه وابسته بود و من اروم اروم از شیر گرفتمش با این حال تا یکی دو هفته بهونه میگرفت. یکماه بعدش هم خودش دیگه نذاشت پوشکش کنم و خیلی خوب هم واسه گفتن جیشش همکاری کرد. البته طفلی بچم از وقتی که از شیر گرفته بودمش و سارا با بازی بهش یاد داد که شیر پاستوریزه بخوره تو شیشه،  پاش خیلی جوش پوشک میزد و اذیتش میکرد. یه کم بعد از اون هم هفته ای دو روز میرفتمهد و من میرم کلاس زبان . مهد قبلیش رو که اصلا دوست نداشت ولی این جای جدید رو که تو دانشگاه هست رو خیلی بیشتر دوست داره ولی متاسفانه فعلا فقط دوشنبه ها جای خالی داشتن و چهارشنبه ها میمونه خونه پیش ددی.

سارا خوشکلم هم یکماهی میشه که اکسپندر و بریسس گرفته.

ساینا کوچولومون بیشتر کلمات و حرفاش رو به انکلیسی میگه و فقط چند تا کلمه رو به فارسی میگه، مثل :پتو،  یخته یعنی سرده، اجی،  ناخ ناخ یعنی ناف،  ابه یعنی اب،   ولی همه چیز رو به فارسی متوجه میشه، 

انگلیسی هم خیلی چیرا میگه و یه چیز جالب که جدیدا وقتی ما عطسه میکنیم میگه bless you. 

where are you,  lets go, come on quickly , کلی هم شعر بلده، I am hungry. و..

چند هفته پیش تو ماشین بودیم و ساینا جیش داشت ،به جیش هم میگه پی پی ، هی گفتم ساینا اینجا تویلت نداریم الان دایپر داری پی پی کن ، اخه وقتی بیرون میریم پوشکش میکنم ولی اصلا حیش نمیکنه توش و خودش رو نگه میداره تا ببرمش دستشویی ، خلاصه وقتی رسیدیم خونه، پوشکش رو دراوردم همینطور که میرفت بشینه روی تویلتش ، میکفت ای لای یو تویلت ،ای لای یو  یعنی ای لاو یو تویلت.

خدای خوبم بابت همه چیز ازت ممنونم،  مثل همیشه کنارمون باش

پسندها (3)

نظرات (0)