ساراسارا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات سارا

دومین ریسایتل سارا

1396/3/16 23:07
نویسنده : نیره
118 بازدید
اشتراک گذاری

چهارم ماه جون دومین ریسایتل سارا بود .قبل از ریسایتل سارا تولد دوستش رایا دعوت بود .اولش ما گفتیم یه کمی یسخته هر دو رو بخوای بری ،خسته میشی حسابی .ولی خودش خیلی دوست داشت بره تولد.خلاصه اسمعیل برد گذاشتش اونجا که یه باشگاه بازی بولینگ بود و کلی بازیهای دبجیتالی واسه بچه ها داشت و حدود ساعت دو و نیم با هم رفتیم اوردیمش.کلی خوش گذشته بود بهش .

از اونجا که اومدیم سارا یه کم خستگی در کرد .بعد من بهش گفتم یه بتار دو تا اهنگت رو اجرا کن قبل از اینکه بریم سالن دانشگاه واسه اجرا.اوایل احراش یه کم خراب کرد بعد گفت اونجا میتونم بزنم و دیگه ادامه نداد.دختر گلم شکر خدا اعتماد به نفس خیلی خوبی داره با وجودیکه هنوپز یه کوچولو خجالتی یه ولی خیلی راحت میره رو سن و اجرا میکنه.اجراش عالی بود و همه مخصوصا معلمش کلی ازش تعریف کردن .من و اسمعیل هم کلی تشویقش کردیم.

ساینا جوجه هم اولین ریسایتلی بود که با ما بود .دختر خوبی بود بچم و اذیت نکرد اما چون اواسط کار خوابش گرفت من از سالن اومدم بیرون و خوابوندمنش.چند روزیه که ساینا معنی دردر رفتن رو میدونه و هر وقت میذاریمش تو کالسکه و در هال رو باز میکنیم پاهاش رو از خوشحالی محکم میکوبه به کالسکه.اما امروز برای بار پشت سر اسمعیل گریه کرد طوری که اسمعیل مجبور شد برگرده با خودش ببردش.

خداروشکر اینا همه نشونه ی رشد کوچولومونه.

خدای خوبم بابت همه ی خوبیهایی که بهمون عطا کردی ازت ممنونم ،دوسا دارم یه عالمه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)