اولین تبریک تولد به باباجون
دیروز تولد باباجون بود وقتی من وتو از خواب بیدار شدیم تقریبا ظهر شده بود.تو به من گفتی مامان بیدار شو ظهر شده .من که هنوز خوابم میومد گفتم:برو باباجون تو هاله.تو رفتی اومدی گفتی:بابا جون نیست رفته دانشگاه.گفتم نه عزیزم امروز تعطیله حتما رفته پایین ورزش کنه.بعد بهت گفتم امروز تولد باباجونه وقتی اومد بدو بغلش کن بگو تولدت مبارک.تو همین حین باباجون درو باز کرد اومد تو .توگفتی باباجون تولدت مبارک.اسمعیل انقدر خوشحال شده بود که محکم تو رو بغل کرده بود ومی بوسیدو بهت میگفت سارا امروز تولد منه یه بوس لپی بهم بده دیگه.آخه جوجه کوچولو تو خیلی از بوس بدت میاد وتا یکی از صورتت بوس کنه سریع پاک میکنی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی