صدای پای فرشته ها
صدای پای فرشته ها می اید انگار امدن تو نزدیک است.
سارای گلم و ساینای قشنگم ،امروز میخواستم یه وبلاگ هم برای ساینا درست کنم اما منصرف شدم. دوست دارم این وب سایت برای هر دوی شما باشه تا همیشه کنار هم بنشینید و مطالبش رو بخونید.
کمتر از یه هفته به اومدن مسافر کوچولومون مونده و هر سه مون بیصبرانه منتظر اومدنش هستیم. واسه دیدنش ،بغل کردنش و بوسیدن و بوییدنش طاقت من یکی که تاب شده.
خدای مهربونم ان شالله به لطف خودت و به خیر و خوشی به زود عکس دو تا فرشته کوچولومون رو کنار هم برای خانواده هامون بفرستیم. اون روز واسه سارا یه جفت کتونی و یه پاپوش واسه بیمارستان گرفتیم و گفتم این هدیه از طرف سایناست اخه همش به من میگه میخوام یه هدیه واسه اجی سارا بیارم.
سارا با همون لحن مهربون همیشگیش گفت :مامان اون خودش هدیه یه برای من نمیخواد برام هدیه بیاره.
خدای مهربونم مثل همیشه ،همه چیز رو به دست خودت میسپارم و مطمئن هستم که بهترینها رو برامون مقدر میکنی.
واسه همه چیز ازت ممنونم و عاجزانه ازت میخوام کوچولوی نازمون رو که سنبل توکل ما به توست رو صحیح و سالم و سلامت و به خوشی به ما برسونی و با اومدنش شادی و نعمت و رحمت بیش از پیشت رو برامون عطا کنی.